هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات عشق، فراق، گذر زمان و یادبود عزیزان از دست رفته می‌پردازد. شاعر از درد فراق و داغ عشق سخن می‌گوید و با اشاره به عناصر طبیعت مانند گل، نخل و باد، به بیان احساسات خود می‌پردازد. همچنین، شعر به نام نیک و یادگار گذاشتن از خود در دنیا اشاره دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر، مانند عشق، فراق و مرگ، برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۸۳۸

جان رفت و دل مقید صد غم بود هنوز
تن خاک گشت و دیده پر از نم بود هنوز

هرگز نرفت از دل ما خارخار وصل
داغ بهشت بر دل آدم بود هنوز

صد شاخ گل دمید و ورق کرد زرد و ریخت
نخل قد تو فتنه عالم بود هنوز

من خاک راه گر شدم ای نوبهار حسن
گلزار جان ببوی تو خرم بود هنوز

صد بیستون چو صورت شیرین بباد رفت
بنیاد عشق ماست که محکم بود هنوز

آیین نیکویی سبب نام نیک شد
جم رفت و وصف آینه جم بود هنوز

اهلی بهر قدم که بود در ره بتان
گر صد هزار سجده کند کم بود هنوز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.