هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق و اشتیاق بیپایان شاعر به معشوق است. با وجود رنجها و ناامیدیها، امید و عشق او همچنان پابرجاست. شاعر از عناصری مانند شمع، غبار سوخته و آتش حسرت برای توصیف احساسات خود استفاده میکند و به داستان لیلی و مجنون اشاره میکند تا عمق عشق و اسارت خود را نشان دهد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات عشق ناکام و حسرت نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۸۴۱
مهی که چشم امیدم بسوی اوست هنوز
چراغ خلوت دل شمع روی اوست هنوز
اگرچه در طلبش سوخت جان و شد برباد
غبار سوخته در جستجوی اوست هنوز
بدان پری برسان ای نسیم بهر خدا
که دل در آتش حسرت ببوی اوست هنوز
نماند لیلی و جان شکسته مجنون
اسیر حلقه زنجیر موی اوست هنوز
چو شمع اگر همه عمرم در آرزو سوزد
هوای زندگی ام آرزوی اوست هنوز
اگرچه یار نبخشد امید کس هرگز
امیدواری اهلی بسوی اوست هنوز
چراغ خلوت دل شمع روی اوست هنوز
اگرچه در طلبش سوخت جان و شد برباد
غبار سوخته در جستجوی اوست هنوز
بدان پری برسان ای نسیم بهر خدا
که دل در آتش حسرت ببوی اوست هنوز
نماند لیلی و جان شکسته مجنون
اسیر حلقه زنجیر موی اوست هنوز
چو شمع اگر همه عمرم در آرزو سوزد
هوای زندگی ام آرزوی اوست هنوز
اگرچه یار نبخشد امید کس هرگز
امیدواری اهلی بسوی اوست هنوز
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.