هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او با تشبیه خود به شمعی که سوخته است، از درد دل‌سوزی عشق می‌نالد، اما در عین حال از روشنایی چراغ دلش شادمان است. شاعر از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند، چرا که چشم‌هایش به او دوخته شده است. او از شیوه‌های شیرین معشوق در جذب دل‌ها یاد می‌کند و از تأثیر نگاه او بر آتش زدن دلش سخن می‌گوید. در نهایت، شاعر از بارش غم‌هایی می‌گوید که از نگاه معشوق بر او وارد شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۴۳

هرچند که چون شمع مرا سوخته یی باز
شادم که چراغ دلم افروخته یی باز

بگشا بمن از روی کرم گوشه چشمی
کز هر دو جهان چشم مرا دوخته یی باز

خندی برخ مردم و سوزی دل اشق
این شیوه شیرین ز که آموخته یی باز

یارب تو چه شمعی که به تاثیر نگاهی
در سینه دل ریش مرا سوخته یی باز

بس دانه فشانی که کند چشم تو اهلی
کز تخم غمش خرمنی اندوخته یی باز
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.