هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و فراق شکایت میکند و از برق محبت و آتش عشق که زندگیاش را ویران کرده است، مینالد. او از اشکها و رنجهایش سخن میگوید و احساس میکند که مورد طعن و سرزنش دیگران قرار گرفته است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و طعن دیگران نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۸۴۵
ای برق محبت که ره من زده یی باز
آتش بمن سوخته خرمن زده یی باز
زینگونه که بردی بدر از خانه خویشم
برمن رقم گوشه گلخن زده یی باز
ای جان من خانه خراب از چه جهت دست
در دامن آن خانه برافکن زده یی باز
خواهی مگر ای اشک دگر خون مرا ریخت
ورنه چه مرا دست بدامن زده یی باز
از طعن تو اهلی دل ما ریش از آن است
کازرده خاریم و تو سوزن زده یی باز
آتش بمن سوخته خرمن زده یی باز
زینگونه که بردی بدر از خانه خویشم
برمن رقم گوشه گلخن زده یی باز
ای جان من خانه خراب از چه جهت دست
در دامن آن خانه برافکن زده یی باز
خواهی مگر ای اشک دگر خون مرا ریخت
ورنه چه مرا دست بدامن زده یی باز
از طعن تو اهلی دل ما ریش از آن است
کازرده خاریم و تو سوزن زده یی باز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.