هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که از دردها و رنج‌های خود شکایت نمی‌کند، بلکه آنها را پذیرفته و حتی از آنها لذت می‌برد. او به عشق و وصال معشوق اشاره می‌کند اما در نهایت به تنهایی و غم خود بسنده می‌کند و صبر را یار خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند درد، غم و تنهایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۸۷۷

من نه آنم که بنالم ز دل افکاری خویش
که مرا غایت کام است جگر خواری خویش

کام دل از تو نجویم که بسی خوش دارم
خار خار جگر و سوز دل و زاری خویش

ای طبیب ار نکنی چاره من وقت خوش است
که من خسته خوشم نیز به بیماری خویش

گر نشد روزی من روز وصال تو بس است
شب تنهایی و کنج غم و بیداری خویش

صبر اگر یار بود در غم دل اهلی را
گر تو یارش نشوی بس بودش یاری خویش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.