هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و وابستگی شدید به معشوق سخن میگوید. او توصیف میکند که چگونه مانند سایه به دنبال معشوق میرود، حتی اگر مورد بیاعتنایی قرار گیرد. شاعر به عشق بیقید و شرط خود اشاره دارد و بیان میکند که حاضر است برای معشوق هر رنجی را تحمل کند، حتی اگر بداند این عشق او را به دردسر میاندازد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند «مست خون خوردن» ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۹۰۳
هرکه شد سویش چو سایه در قفا می افتمش
تا مرا با خود برد در دست و پا می افتمش
زین هوس گر شب به سنگ از کوی خود راند سگان
شب سگش خیزد از جا من بجا می افتمش
بهر داد آیم براه یار و چون پیدا شود
میگذارم داد و اول در دعا می افتمش
خون خورم شب دور از او چون مست خون خوردن شوم
میروم در پای دیوار سرا می افتمش
میکشم مانند اهلی زلف آن زنجیر موی
گرچه میدانم که در دام بلا می افتمش
تا مرا با خود برد در دست و پا می افتمش
زین هوس گر شب به سنگ از کوی خود راند سگان
شب سگش خیزد از جا من بجا می افتمش
بهر داد آیم براه یار و چون پیدا شود
میگذارم داد و اول در دعا می افتمش
خون خورم شب دور از او چون مست خون خوردن شوم
میروم در پای دیوار سرا می افتمش
میکشم مانند اهلی زلف آن زنجیر موی
گرچه میدانم که در دام بلا می افتمش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.