۱۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۱۹

چند فتد به کشتنم زلف تو ماه برطرف
روی تو میکشد مرا زلف سیاه برطرف

چشم خوش تو برد دل تهمت او بخط فکند
چون دل برده خواستم کرد نگاه برطرف

تا نرسد غبار دل بر تو ز رهگذار من
سیل سرشک گرد من کرد ز راه برطرف

پیش قد تو کی بود یاد بهشت و طوبیم
نخل گل است در میان شاخ گیاه برطرف

اهلی اگر ترا کشد یار فرشته خوی تو
لاف وفا بهانه بس جرم و گناه برطرف
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.