هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق ناامیدانه و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او با وجود دردها و زخم‌های عاطفی، از بودن با معشوق خونخوار و ستمگر خود لذت می‌برد و حتی از تنهایی و آوارگی نیز خوشحال است. این شعر بیانگر احساسات پیچیده و متناقض عاشقی است که در عین رنج، از عشقش لذت می‌برد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و پیچیدگی‌های روحی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعات مانند رنج عاطفی و تناقضات احساسی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۳۸

عاشق منم که با چو تو خونخواره یی خوشم
قطع امید کرده به نظاره یی خوشم

از های و هوی مطرب و ساقی رمیده ام
باهایهای گریه بیچاره یی خوشم

مسکین من شکسته که صد زخم میخورم
وانگه به خنده یی ز ستمکاره یی خوشم

با آهویان گذار چو مجنون مرا که من
با همچو خود رمیده و آواره یی خوشم

اهلی دلم که پاره شد از غم چو بهر اوست
گر پاره یی به تنگم از آن پاره یی خوشم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.