هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از دردها و رنج‌های خود و دیگران سخن می‌گوید، از عشق و خدمت به معشوق یاد می‌کند، و به زیبایی‌های طبیعت و تأثیر شعر و کلام عیسی‌گونه اشاره دارد. شاعر از احساسات عمیق و تجربیات عاشقانه خود می‌گوید و به مفاهیمی مانند فداکاری، عشق، و امید پرداخته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و درد نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارد.

شمارهٔ ۹۳۹

چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم
کاحوال درد خویش فراموش میکنیم

پیش بتان بخدمت اگر دست بسته ایم
دست خیال باتو در آغوش میکنیم

ما را مران ز شکر خود چون مگس به تیغ
کز یاد نوش بر سر خون جوش میکنیم

خون خوردنی که بر دل ما خوشگوار شد
زهریست کز هوای لبت نوش میکنیم

زان جیب غنچه چاک بود در چمن که ما
یادی ز گلرخان قباپوش میکنیم

اهلی به شعر از آن دل ما زنده میکند
کانفاس عیسی از لب او گوش میکنیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.