هوش مصنوعی:
این متن به عشق و شوریدگی عارفانه میپردازد و بیانگر حالتی از مستی معنوی و بیخودی در عشق است. شاعر از غم و شادی در عشق سخن میگوید و خود را جرعهنوشی میداند که از جام جم زندگی مینوشد. همچنین، او از پاکی دل و دوری از کدورتها سخن میگوید و خود را آهوی صحرای عشق میخواند که از سگان رم میخورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خون خوردن' و 'صراحی دم زدن' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۹۵۱
عالمی گر خون خورند از عشق ماهم میخوریم
بخش خود ما نیز خون دل ز عالم میخوریم
پیش ما از ذوق شادی لذت غم خوشترست
تا نگویی دیگران شادند و ما غم میخوریم
جرعه نوشانیم فارغ از مرگ و حیات
زانکه آب زندگی از ساغر جم میخوریم
ما که خود لب بسته ایم از سر مستی همچو جم
گر صراحی دم زند خونش بیکدم میخوریم
در سر کار بتان ساقی دلی گر رفت رفت
جام می پر کن که ما اندوه دل کم میخوریم
ما ز گرد غیر چون آب روان دل شسته ایم
از کدورت دم مزن با ما که برهم میخوریم
با رقیبان گر نداریم الفتی اهلی چه عیب
آهوی صحرای عشقیم از سگان رم میخوریم
بخش خود ما نیز خون دل ز عالم میخوریم
پیش ما از ذوق شادی لذت غم خوشترست
تا نگویی دیگران شادند و ما غم میخوریم
جرعه نوشانیم فارغ از مرگ و حیات
زانکه آب زندگی از ساغر جم میخوریم
ما که خود لب بسته ایم از سر مستی همچو جم
گر صراحی دم زند خونش بیکدم میخوریم
در سر کار بتان ساقی دلی گر رفت رفت
جام می پر کن که ما اندوه دل کم میخوریم
ما ز گرد غیر چون آب روان دل شسته ایم
از کدورت دم مزن با ما که برهم میخوریم
با رقیبان گر نداریم الفتی اهلی چه عیب
آهوی صحرای عشقیم از سگان رم میخوریم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.