هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و فداکاری بی‌حد خود سخن می‌گوید. او حاضر است جان و سر خود را فدا کند و عشق معشوق را بر هر نعمتی ترجیح می‌دهد. همچنین از رنج‌های عشق و اشتیاق به وصال معشوق می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۵۳

اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم
وگر سرم سر تسلیم بر زمین دارم

نعیم جنت و عیش جهان کمست بهم
من از توهم آن دارم و هم این دارم

گرم فرشته چو آدم کند سجود رواست
که خاکپای تو از سجده بر جبین دارم

مکش چو صید تو گشتم کز ابروی خوبان
کمان فتنه ز هر گوشه در کمین دارم

شب سیاه غمت گر کند سگت ره گم
چراغ در رهش از آه آتشین دارم

وصال دوست دهد صدهزار ساله مراد
نظر بدوست من از عقل دوربین دارم

به اشک من چه کنی عرض چشم تر اهلی
که خرمنم من و صد چون تو خوشه چین دارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.