۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶۲

نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم
با لاله رخی گوشه باغی ننشستیم

مردیم بتاریکی و تنهایی هجران
یکشب به مهی پیش چراغی ننشستیم

ما سوختگان را چه فتادست که هرگز
بی دود دل و آتش داغی ننشستیم

ماییم درین صیدگه از غایت دوری
آن کشته که در وصله زاغی ننشستیم

اهلی بشکن لاله صفت ساغر و برخیز
خوش کاین همه در بند ایاغی ننشستیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.