هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی، عشق نافرجام و رنج‌های عاطفی خود می‌گوید. او احساس می‌کند که تمام تلاش‌هایش بی‌ثمر بوده و همچنان در حسرت و غم گرفتار است. با وجود عمری جستجو، به آرزوهایش نرسیده و خود را مانند باد و آب، بی‌هدف و سرگردان می‌بیند. همچنین از مقایسه شدن با مجنون و تحقیر شدن شکایت دارد و احساس می‌کند که حتی به پای بتان نیز نرسیده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق، ناامیدی و حسرت است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نسبی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۹۶۳

من خسته ایفلک کی دمی از تو شا گشتم
چه مراد جستم از تو که نامراد گشتم

من زار را بمجنون مکن ایحکیم نسبت
که بدرود و داغ حسرت من از او زیاد گشتم

بغبار خاک راهش نرسیدم ارچه عمری
همه سو چو آب رفتم همه جا چو باد گشتم

دل من ز ششدر غم نشدش گشاد هرگز
که چو کعبتین هر سو ز پی مراد گشتم

ز در بتان چو اهلی که مرا بسنگ راند؟
که بکوی نوغزالان سگ خانه زاد گشتم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.