هوش مصنوعی:
شاعر خود و همراهانش را افرادی قدیمی و رند معرفی میکند که در دیر خرابات ساکن هستند. آنها خود را سگ و بنده پیر مغان میدانند و از قناعت به نسیم باغ یوسف جان سخن میگویند. همچنین، اشاره میکنند که دیگران به دلیل نداشتن زر و سیم با آنها نشست و برخاست نمیکنند، اما آنها همچون حریفان، آزاده و قانع هستند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند رندان قدیم و دیر خرابات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا نیازمند توضیح باشد.
شمارهٔ ۹۶۷
ماییم که در دیر خرابات مقیمیم
دیرینه دیریم و ز رندان قدیمیم
خلق کرم پیر مغان دام ره ماست
حقا که سگ و بنده آن خلق کریمیم
ای یوسف جان چشم همه بر گل وصلت
ماییم که از باغ تو قانع به نسیمیم
ترسا بچگان با همه علم و هنر ما
با ما ننشینند که ما بی زر و سیمیم
نقد دو جهان داو تو کردیم چو اهلی
ما همچو حریفان نه زبون طبع و لییمیم
دیرینه دیریم و ز رندان قدیمیم
خلق کرم پیر مغان دام ره ماست
حقا که سگ و بنده آن خلق کریمیم
ای یوسف جان چشم همه بر گل وصلت
ماییم که از باغ تو قانع به نسیمیم
ترسا بچگان با همه علم و هنر ما
با ما ننشینند که ما بی زر و سیمیم
نقد دو جهان داو تو کردیم چو اهلی
ما همچو حریفان نه زبون طبع و لییمیم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.