۱۶۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶۸

من سوخته خال و خط سیمبرانم
پروانه شمع رخ زیبا پسرانم

شرح غم پنهان چه دهم زانکه چو لاله
پیداست که از وادی خونین جگرانم

دارم نظر پاک اگر هیچ ندارم
غافل مشو از من که ز صاحب نظرانم

این سلطنت و ملک مرا بس که همه عمر
در گوشه میخانه بمستی گذرانم

اهلی اگر آنمه دگران را کشد از ناز
خود را بکشم من که نه کم از دگرانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.