هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای پنهان خود میگوید، خود را با پروانه و لاله مقایسه میکند و از سوختن و خونین بودن جگرش سخن میگوید. او با وجود نداشتن ثروت، خود را صاحب نظر میداند و از زندگی در گوشه میخانه و مستی یاد میکند. در پایان، با تأکید بر ارزش خود، از کشتن خویش به جای دیگران سخن میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه، استفاده از استعارههای پیچیده مانند سوختن و خونین بودن جگر، و اشاره به مستی و زندگی در میخانه ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب یا دشوار باشد.
شمارهٔ ۹۶۸
من سوخته خال و خط سیمبرانم
پروانه شمع رخ زیبا پسرانم
شرح غم پنهان چه دهم زانکه چو لاله
پیداست که از وادی خونین جگرانم
دارم نظر پاک اگر هیچ ندارم
غافل مشو از من که ز صاحب نظرانم
این سلطنت و ملک مرا بس که همه عمر
در گوشه میخانه بمستی گذرانم
اهلی اگر آنمه دگران را کشد از ناز
خود را بکشم من که نه کم از دگرانم
پروانه شمع رخ زیبا پسرانم
شرح غم پنهان چه دهم زانکه چو لاله
پیداست که از وادی خونین جگرانم
دارم نظر پاک اگر هیچ ندارم
غافل مشو از من که ز صاحب نظرانم
این سلطنت و ملک مرا بس که همه عمر
در گوشه میخانه بمستی گذرانم
اهلی اگر آنمه دگران را کشد از ناز
خود را بکشم من که نه کم از دگرانم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.