هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و فراق سخن میگوید، با تصاویری از درد دل، اشک و خون، و آرزوی وصال. شاعر از دوری معشوق شکایت دارد و تمایل خود را برای قربانی کردن همه چیز در راه عشق بیان میکند. همچنین، اشارهای به ادب و بیادبی در رابطه با معشوق دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'گرییم خون دل' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۹۷۰
تاچند وصل روی تو ایمه طلب کنیم
روزی بدود دل ز فراق تو شب کنیم
تا چند جام لعل نهد لب بلب مرا
ما کاسه های دیده ز خون لب بلب کنیم
مارا که دل چو غنچه ز محنت شکسته اند
با دلشکستگی چه هوای طرب کنیم
دور از قد تو چو نخل تو گرییم خون دل
چندانکه خار بادیه نخل رطب کنیم
هر ذره یی ز عکس جمال تو قبله ایست
گر رو کنیم سوی بتان زین سبب کنیم
وقت است کز هوای تو ای کعبه مراد
مجنون شویم و روی بملک عرب کنیم
اهلی نهاد روی ادب بر ره سگت
گر بی ادب زید بهلاکش ادب کنیم
روزی بدود دل ز فراق تو شب کنیم
تا چند جام لعل نهد لب بلب مرا
ما کاسه های دیده ز خون لب بلب کنیم
مارا که دل چو غنچه ز محنت شکسته اند
با دلشکستگی چه هوای طرب کنیم
دور از قد تو چو نخل تو گرییم خون دل
چندانکه خار بادیه نخل رطب کنیم
هر ذره یی ز عکس جمال تو قبله ایست
گر رو کنیم سوی بتان زین سبب کنیم
وقت است کز هوای تو ای کعبه مراد
مجنون شویم و روی بملک عرب کنیم
اهلی نهاد روی ادب بر ره سگت
گر بی ادب زید بهلاکش ادب کنیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.