هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او خود را مانند پروانهای میداند که به پای معشوق سوخته و از عشق او دچار جنون شده است. همچنین، از ناپایداری دنیا و بیوفایی معشوق شکایت میکند و از رنجهای روحی و جسمی که متحمل شده، سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و بیان رنجهای عاطفی است که درک آن برای مخاطبان با سن پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد.
شمارهٔ ۹۷۳
چون لاله جگر چاک شدم غرقه بخون هم
از داغ درون سوختم از زخم برون هم
افتاده ام ایشمع چو پروانه بپایت
آتش زده ام دین و دل و صبر و سکون هم
چند ای بت کافر بچه در غارت دینی
این کار مگر بر تو ثواب است و شکون هم
دایم بزبانها من بد روز چو شمعم
از زخم زبان سوختم از بخت زبون هم
در کوی بتان لاف بزرگی و هنر هیچ
آنجا بوی اصل و نسب فضل و فنون هم
میسوخت دل از عشق تو چونشمع سراپای
افزود غمت بر سر آن داغ جنون هم
اهلی ز غم عشق تو با خویش نپرداخت
دیوانه صفت زیست همه عمر و کنون هم
از داغ درون سوختم از زخم برون هم
افتاده ام ایشمع چو پروانه بپایت
آتش زده ام دین و دل و صبر و سکون هم
چند ای بت کافر بچه در غارت دینی
این کار مگر بر تو ثواب است و شکون هم
دایم بزبانها من بد روز چو شمعم
از زخم زبان سوختم از بخت زبون هم
در کوی بتان لاف بزرگی و هنر هیچ
آنجا بوی اصل و نسب فضل و فنون هم
میسوخت دل از عشق تو چونشمع سراپای
افزود غمت بر سر آن داغ جنون هم
اهلی ز غم عشق تو با خویش نپرداخت
دیوانه صفت زیست همه عمر و کنون هم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.