هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردآلود شاعری است که خود را در مقابل معشوق، ناتوان و خوار میبیند. او از جدایی و بیتوجهی معشوق رنج میبرد و خود را همچون سگِ وفادارِ او میداند. شاعر با تصاویری مانند ماهی دور از آب، لالهی خونگریان و سگِ پاسدار، احساس تنهایی و عشق بیپاسخ خود را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانهی عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و استعارات پیچیدهتر، درک شعر را برای سنین پایینتر دشوار میکند.
شمارهٔ ۹۷۵
تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم
با من تو سر گرانی من بر دلت گرانم
تو چشمه حیاتی، دور از تو من چو ماهی
در خاک و خون طپانم چون بیتو زنده مانم
از دیدن تو جانم هر چند تازه گردد
از من تو گر ملولی هرگز مباد جانم
تو پادشاه خوبان من کمترین سگ تو
گر پیش خود نخوانی باری ز در مرانم
تو مست عیش چونگل من خوار و زار بیتو
چون لاله در بیابان با چشم خونفشانم
شبها بپاس کویت من چون سگ و تو غافل
شاید که یادم آری روزیکه من نمانم
صد پاره شد دل از غم گوشی بمن کن ایگل
تا حال زار اهلی یکبار بر تو خوانم
با من تو سر گرانی من بر دلت گرانم
تو چشمه حیاتی، دور از تو من چو ماهی
در خاک و خون طپانم چون بیتو زنده مانم
از دیدن تو جانم هر چند تازه گردد
از من تو گر ملولی هرگز مباد جانم
تو پادشاه خوبان من کمترین سگ تو
گر پیش خود نخوانی باری ز در مرانم
تو مست عیش چونگل من خوار و زار بیتو
چون لاله در بیابان با چشم خونفشانم
شبها بپاس کویت من چون سگ و تو غافل
شاید که یادم آری روزیکه من نمانم
صد پاره شد دل از غم گوشی بمن کن ایگل
تا حال زار اهلی یکبار بر تو خوانم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.