هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اشتیاق شدید به معشوق سخن میگوید. او از دوری معشوق و ناتوانی در نزدیکی به او رنج میبرد، اما در عین حال، تحت تأثیر جذابیت و شیرینی گفتار معشوق قرار دارد. شاعر از درد عشق مینالد و نگران فراموش شدن توسط معشوق است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۹۸۹
من که از دور ترا بینم و مدهوش شوم
کی بود طاقت آنم که هم آغوش شوم
گرچه ناز تو مرا جامه تن کرد قبا
کشته ناز تو ایسرو قباپوش شوم
نالم از درد و زین ناله چو سودی نبود
گریه زار کنم آخر و خاموش شوم
بسکه شیرینی گفتار تو هوشم بربود
نشوم پند کسی گر همه تن گوش شوم
اینکه چون اهلی دلسوخته نالم زانست
که مبادا ز ضمیر تو فراموش شوم
کی بود طاقت آنم که هم آغوش شوم
گرچه ناز تو مرا جامه تن کرد قبا
کشته ناز تو ایسرو قباپوش شوم
نالم از درد و زین ناله چو سودی نبود
گریه زار کنم آخر و خاموش شوم
بسکه شیرینی گفتار تو هوشم بربود
نشوم پند کسی گر همه تن گوش شوم
اینکه چون اهلی دلسوخته نالم زانست
که مبادا ز ضمیر تو فراموش شوم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.