هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و غیرت خود سخن میگوید، خود را گلی میداند که در آتش میسوزد اما از درد عشق خوشحال است. او خود را عاشقی صبور معرفی میکند که با وجود رنجها، همچنان وفادار است. همچنین از ساقی و دشمنی که از رشک میسوزد یاد میکند و تأکید میکند که با وجود تمام سختیها، دلش پاک و بیغش است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غیرت و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۰۰۳
با کس سخن مگو که من از غیرت آتشم
آهی مباد کز جگر گرم برکشم
من آن گلم که آتش سوزنده ام تمام
آن به که باد نسازد مشوشم
گر ناله یی کنم نه ز بیدردیم بود
من عاشق صبورم و با درد خود خوشم
چشم تو ساقیم شد و دشمن زرشک سوخت
او می خیال دارد و من زهر میچشم
از آه گرم و سرد نشد دیده روشنم
با آنکه همچو شمع همه شب در آتشم
آلوده دامنم نشماری که در رهت
چون آب دیده پاک دل و صاف و بیغشم
اهلی منم که چون سگ دیوانه روز و شب
سر گشته هر طرف ز پی آن پریوشم
آهی مباد کز جگر گرم برکشم
من آن گلم که آتش سوزنده ام تمام
آن به که باد نسازد مشوشم
گر ناله یی کنم نه ز بیدردیم بود
من عاشق صبورم و با درد خود خوشم
چشم تو ساقیم شد و دشمن زرشک سوخت
او می خیال دارد و من زهر میچشم
از آه گرم و سرد نشد دیده روشنم
با آنکه همچو شمع همه شب در آتشم
آلوده دامنم نشماری که در رهت
چون آب دیده پاک دل و صاف و بیغشم
اهلی منم که چون سگ دیوانه روز و شب
سر گشته هر طرف ز پی آن پریوشم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.