هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از بیان نکردن رازها و دردهای دلش صحبت میکند. او اشاره میکند که با وجود گفتن افسانههای زیاد، مقصود اصلی را بیان نکرده است. همچنین از عشق نافرجام و رنجهای ناگفته سخن میگوید و تأکید میکند که با وجود همهی اینها، برخی رازها را هرگز بازگو نکرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و ناگفتهها نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۰۰۹
پیش تو غم دل که نهان بود نگفتیم
گفتیم صد افسانه و مقصود نگفتیم
پیکان نهانی که زدی بر دل مجروح
تا خود ز دل سوخته ننمود نگفتیم
این همت ما بس که بامید تو جان را
کردیم زیان و سخن از سود نگفتیم
خوشباش که گر قصه آن روی عرقناک
گفتیم ولی لعل می آلود نگفتیم
اهلی نه تو امروز چنین کافر عشقی
تا بود چنین بودی و تا بود نگفتیم
گفتیم صد افسانه و مقصود نگفتیم
پیکان نهانی که زدی بر دل مجروح
تا خود ز دل سوخته ننمود نگفتیم
این همت ما بس که بامید تو جان را
کردیم زیان و سخن از سود نگفتیم
خوشباش که گر قصه آن روی عرقناک
گفتیم ولی لعل می آلود نگفتیم
اهلی نه تو امروز چنین کافر عشقی
تا بود چنین بودی و تا بود نگفتیم
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.