۱۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۰۹

پیش تو غم دل که نهان بود نگفتیم
گفتیم صد افسانه و مقصود نگفتیم

پیکان نهانی که زدی بر دل مجروح
تا خود ز دل سوخته ننمود نگفتیم

این همت ما بس که بامید تو جان را
کردیم زیان و سخن از سود نگفتیم

خوشباش که گر قصه آن روی عرقناک
گفتیم ولی لعل می آلود نگفتیم

اهلی نه تو امروز چنین کافر عشقی
تا بود چنین بودی و تا بود نگفتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.