هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، توصیفی از عشق و درد فراق است. شاعر از زیبایی معشوق و رنج دوری از او می‌گوید و امید به پایان این درد دارد. همچنین، از جور و ستم دنیا شکایت می‌کند و آرزوی تسلی دل پریشان خود را دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و جور دنیا نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۰۲۰

چو ماه نوجمال عالم افروزش که می بینم
ز روز دیگر افزون است هر روزش که میبینم

نهال نورس قدش گذشت از قامت طوبی
از اینهم بگذرد زین بخت فیروزش که میبینم

نه تنها درد نادیدن ز منع دشمنم سوزد
ز نادیدن بتر جور بد آموزش که میبینم

دل ریش پریشانم یکی کز لطف جمع آرد
که خواهد بود غیر تیر دلدوزش که میبینم

تن بیمار اهلی کز تب هجران همی سوزد
عجب گر جان برد چونشمع ازین سوزش که میبینم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.