هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلسوختگی خود سخن میگوید. او از ترس بیان احساساتش میهراسد و آرزو میکند که آتش دلش به زبان آید تا بتواند درد دلش را بازگو کند. شاعر از معشوق میخواهد که لحظهای بماند تا دعایی برای دفع گزندش بگوید و به خودش هشدار میدهد که از غفلت دوری کند. در نهایت، او اشاره میکند که غم ناشی از این عشق برای برخی دشوار اما پسندیده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۰۲۳
سرو من، چون سخن از لعل چو قندت گویم
بوسه یی خواهم و ترسم که بلندت گویم
آتش دل مگر از سینه خود آید بزبان
ورنه من حال دل سوخته چندت گویم
میرسی خرم و خندان مگذر بهر خدا
تا دعایی ز پی دفع گزندت گویم
بشنو از من سخنی ای دل غافل بخود آ
گرچه زان کار گذشتست که پندت گویم
شد پسند دل اهلی ز تو دشواری غم
زان قبول دل دشوار پسندت گویم
بوسه یی خواهم و ترسم که بلندت گویم
آتش دل مگر از سینه خود آید بزبان
ورنه من حال دل سوخته چندت گویم
میرسی خرم و خندان مگذر بهر خدا
تا دعایی ز پی دفع گزندت گویم
بشنو از من سخنی ای دل غافل بخود آ
گرچه زان کار گذشتست که پندت گویم
شد پسند دل اهلی ز تو دشواری غم
زان قبول دل دشوار پسندت گویم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.