هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی میگوید. او با وجود صبر بسیار، با یک نگاه دوباره زخمهای دلش تازه شده است. دلش که به فراق عشق آرام گرفته بود، با یادآوری دوباره به طپش افتاده است. او هرچند سعی کرده عشق را از دل بزداید، اما هنوز جای آن در قلبش باقی است. شاعر مانند مرغ نامهبر، بارها از شوق دیدار معشوق از خود دور شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین استفاده از استعارهها و تشبیههای ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۰۲۴
بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم
دگر ربودیم از دست تا نظر کردم
بیک نظر که بکردم من از پی راحت
جراحت جگر خویش تازه تر کردم
دلم بهجر تو چون آرمیده بود چرا
طپیدن دل آسوده را خبر کردم
دگر درون دلم جای میکنی هرچند
ز رشک یاری غیرت ز دل بدر کردم
چو مرغ نامه بر از شوق دیدنش اهلی
هزار بار من از خویشتن سفر کردم
دگر ربودیم از دست تا نظر کردم
بیک نظر که بکردم من از پی راحت
جراحت جگر خویش تازه تر کردم
دلم بهجر تو چون آرمیده بود چرا
طپیدن دل آسوده را خبر کردم
دگر درون دلم جای میکنی هرچند
ز رشک یاری غیرت ز دل بدر کردم
چو مرغ نامه بر از شوق دیدنش اهلی
هزار بار من از خویشتن سفر کردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.