هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از ستم معشوق و آتش غم شکایت دارد و به دنبال وصال است، اما احساس می‌کند که مانند سگی در حرم معشوق پذیرفته نمی‌شود. با این حال، عشق او چنان عمیق است که حاضر است تمام عمر را در طلب معشوق بگذراند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۰۲۷

غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زنم
ورنه بیکدم از غمت هر دو جهان بهم زنم

ای پی داد میزند آتش آه من علم
چند ز آتش ستم بر فلک این علم زنم

جامه دران من از غمت دست خسان بدامنت
بیم بود که جیب جان چاک ازین ستم زنم

چاک جگر رقم زند لاله صفت هلاک من
چند ز زخم ناخنان بر جگر این رقم زنم

درحرم وصال تو کس ندهد رهم چو سگ
من چه سگم که حلقه هم بر در این حرم زنم

کعبه بیک نظر دهد مزد هزار ساله سعی
پس همه عمر میسزد در طلبش قدم زنم

اهلی اگر ز گل بود مرغ کمال زاریش
من نه کمم ازو ولی لاف کمال کم زنم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.