۱۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۲۷

غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زنم
ورنه بیکدم از غمت هر دو جهان بهم زنم

ای پی داد میزند آتش آه من علم
چند ز آتش ستم بر فلک این علم زنم

جامه دران من از غمت دست خسان بدامنت
بیم بود که جیب جان چاک ازین ستم زنم

چاک جگر رقم زند لاله صفت هلاک من
چند ز زخم ناخنان بر جگر این رقم زنم

درحرم وصال تو کس ندهد رهم چو سگ
من چه سگم که حلقه هم بر در این حرم زنم

کعبه بیک نظر دهد مزد هزار ساله سعی
پس همه عمر میسزد در طلبش قدم زنم

اهلی اگر ز گل بود مرغ کمال زاریش
من نه کمم ازو ولی لاف کمال کم زنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.