هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و حسادت به رقیبان می‌گوید. او از اضطراب ناشی از دیدن معشوق با دیگران و عذاب هجران سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که همچون سایه در خدمت معشوق باشد. در نهایت، از بی‌خوابی و اندوه خود می‌نالد و به شراب پناه می‌برد تا آرامش یابد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاطفی عمیق مانند عشق، حسادت و رنج هجران است که درک آن‌ها برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، اشاره به مصرف شراب ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۰۳۷

چو بینم هر دمت با غیر از غیرت خراب افتم
تو دست دیگری گیری و من در اضطراب افتم

چو آیی با رقیبان روزها اندر لب جویی
چنانم آتشی در دل فتد کز غم کباب افتم

خوشم با دوزخ هجران بهشتی رو از آن خوشتر
که بینم با رقیبت یار و از تو در عذاب افتم

ندانم شهسوار من کجا با غیر خواهد شد
هوس دارم که گردم سایه او را در رکاب افتم

چو اهلی خوابم از اندیشه او رفت و میسوزم
بیا ساقی مگر آسوده یکدم از شراب افتم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.