هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و خود را بازیچه‌ای در دست معشوق می‌داند. او از نگاه‌های پراشتیاق معشوق، شب‌های می‌نوشی و عشق پنهان می‌گوید. همچنین، از وفاداری و فداکاری خود در راه معشوق سخن می‌راند و حتی از تلخی‌های عشق به شیرینی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۰۴۱

شدم بازیچه طفلان که در هرجا که بنشینم
صد آهو چشم چون مجنون بگرد خویش می بینم

شبی خواهم ببزمت آیم آنساعت که می نوشی
حریفان تو برخیزند و من تا روز بنشینم

نخواهم کس نشیند در رهت کز پا کشد خاری
بهل تا خاک راهت را بمژگان جمله برچینم

بنازم میکشی پنهان و گر قصدم کند غیری
نمایی مهربانیها که دشمن میرد از کینم

بنومیدی خوشم اهلی کزین تلخی فرو خوردن
خوش آید دردمندان را حکایتهای شیرینم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.