هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی مینالد و از رنجهای روحی و عاطفی خود سخن میگوید. او احساس میکند که توسط معشوق خود طرد شده و از نالههای درونی و شکافهای دلش رنج میبرد. همچنین، شاعر به پاکی و زیبایی معشوق اشاره میکند و تأکید دارد که هیچکس شایستهی او نیست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و رنجهای روحی برای سنین پایینتر مناسب نیست.
شمارهٔ ۱۰۵۹
کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک هم
وه که کرد از تیغ او محرومم از فتراک هم
خوانده ام خاک رهت خود را و میترسم هنوز
کاشکی بودی فروتر پایه یی از خاک هم
گشته خاموشم ولیکن از شکاف سینه ام
ناله ها خیزد ز غم صد آه آتشناک هم
ایکه میگویی نهان کن راز عشقش چون کنم
چون دل صدپاره دارم سینه صد چاک هم
جان اهلی سوی هر آلوده یی منگر که نیست
قابل آیینه حسن تو جان پاک هم
وه که کرد از تیغ او محرومم از فتراک هم
خوانده ام خاک رهت خود را و میترسم هنوز
کاشکی بودی فروتر پایه یی از خاک هم
گشته خاموشم ولیکن از شکاف سینه ام
ناله ها خیزد ز غم صد آه آتشناک هم
ایکه میگویی نهان کن راز عشقش چون کنم
چون دل صدپاره دارم سینه صد چاک هم
جان اهلی سوی هر آلوده یی منگر که نیست
قابل آیینه حسن تو جان پاک هم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.