هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلدادگی خود سخن میگوید و بیان میکند که عشق او چنان عمیق است که مانند عاشقان معمولی نیست. او خود را مجنونصفت و گدای عشق میداند و تأکید میکند که هرگز از درگاه معشوق دور نخواهد شد، حتی اگر جفا ببیند. همچنین، او اشاره میکند که عقلای عالم میدانند که عشق او واقعی و بیریاست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۰۶۳
نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگردم
تو چندان عاشقان داری که من پیدا نمیگردم
هر آن عاقل که آهو چشمی او دید میداند
که من مجنون صفت بیهوده در صحرا نمیگردم
من از عشقت گدا گشتم ولی بر تو نبردم ره
از آن چونعاشقان جز بر در دلها نمیگردم
سر سوداییم دارد هوای کعبه وصلش
اگر سر میرود اهلی ازین دروا نمیگردم
سگ کوی توام جانا جفاها میکنی با من
چو میدانی که من دور از درت قطعا نمیگردم
تو چندان عاشقان داری که من پیدا نمیگردم
هر آن عاقل که آهو چشمی او دید میداند
که من مجنون صفت بیهوده در صحرا نمیگردم
من از عشقت گدا گشتم ولی بر تو نبردم ره
از آن چونعاشقان جز بر در دلها نمیگردم
سر سوداییم دارد هوای کعبه وصلش
اگر سر میرود اهلی ازین دروا نمیگردم
سگ کوی توام جانا جفاها میکنی با من
چو میدانی که من دور از درت قطعا نمیگردم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.