هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و اشتیاق خود به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که حتی اگر از او دور باشد، خوشحال است که نام عاشقی را یدک می‌کشد. او عشق معشوق را به دریایی تشبیه می‌کند که حتی اگر در خون غرق شود، جرأت نزدیک شدن به ساحل آن را ندارد. شاعر حاضر است برای معشوق قربانی شود و مانند مرغ بسمل در راه او جان دهد. او خود را دیوانه‌ای می‌داند که با مجنون هم‌نشین است و از سوز عشق، چراغ منزل معشوق می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند قربانی شدن و سوز عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۶۶

همین خرسندی ام بس گرچه دور از محفلش گردم
که نام عاشقی چون بشنود من در دلش گردم

عجب بحریست عشق او که گر در خون شوم غرقه
هنوز آن زهره ام نبود که گرد ساحلش گردم

ز شوق دست و تیغ او برقص آیم گه کشتن
اگر آندولتم باشد که مرغ بسملش گردم

چو گل از غنچه آنمحمل نشین چونروی بنماید
بهل ایساربان باری که گرد محملش گردم

من آن دیوانه ام اهلی که با مجنون چو بنشینم
ز داغ عشق و سوز دل چراغ منزلش گردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.