هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و اشتیاق شدید خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که بدون توجه معشوق، زندگی برایش سخت و طاقت‌فرسا شده است. او از تنهایی، بی‌قراری و ناله‌هایش می‌گوید و آرزوی وصال معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۰۶۹

با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم
چون گوشه چشمی فکنی تاب ندارم

بر گریه من گر نکنی رحم تو دانی
من در جگر تشنه دگر آب ندارم

تا گوشه ابروی تو محراب دلم شد
جایی بجز از گوشه محراب ندارم

از ناله من خیل سگان توبه تنگند
وقتست که درد سر اصحاب ندارم

از پیر مغان دورم و تشویش مرا کشت
ورنه گله از صحبت احباب ندارم

در گریه گرم پارود از جا عجبی نیست
خاشاک صفت طاقت سیلاب ندارم

بگشای در وصل بروی من و اهلی
درویش توام روی بهر باب ندارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.