هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و مستی ناشی از آن سخن می‌گوید. او خود را مستی می‌داند که از رفتارش پشیمان نیست و تحت تأثیر جادوی معشوق قرار گرفته است. شاعر تفاوت خود با مجنون را در این می‌داند که مانند او به دنبال معشوق نمی‌گردد، اما از عشق سیاه‌چشمانی همچون مجنون مست و مدهوش است. او همچنین از ترس دوری از معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که حتی یک لحظه دوری از او برایش مرگ‌بار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات و مفاهیم عرفانی داشته باشد.

شمارهٔ ۱۰۷۳

من آن مستم که از اطوار خود یکمو نمیگردم
بهر پهلو که میگردم از آن پهلو نمیگردم

نصیحتگوی من هر لحظه صد افسون دمد لیکن
مسخر جز بسحر چشم آن جادو نمیگردم

من از عشق سیه چشمان چو مجنون مست و مدهوشم
تفاوت این که چون مجنون سگ آهو نمیگردم

نه عشقست اینکه میگویم هلاکم کن بدست خود
چرا خود کشته آن ساعد و بازو نمیگردم

ز بیم کشتن از کویش کجا بیرون روم اهلی
که میمیرم اگر یک لحظه در آن کو نمیگردم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.