هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و محبت به معشوق سخن می‌گوید، اما همچنین از رنج‌ها و آزارهایی که از او دیده است گلایه می‌کند. شاعر معشوق را بی‌نظیر و بی‌همتا توصیف می‌کند و زیبایی و جذابیت او را با عناصر طبیعت مانند لاله، خورشید، و سرو مقایسه می‌کند. در نهایت، شاعر تأکید می‌کند که هیچ‌کس مانند معشوق او نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و تشبیهات ممکن است نیاز به درک ادبی بالاتری داشته باشند.

شمارهٔ ۱۰۸۹

هرچند که از یار جز آزار ندیدم
هرچند که دیدم به از یار ندیدیم

کس نیستکه در صحبت او نیست خراشی
جز لاله رخ خود گل بیخار ندیدیم

او برده بعیاری و شوخی دل مردم
ما شوختر از چشم تو عیار ندیدیم

خورشید صفت حسن تو بازار کند گرم
از هیچکس این گرمی بازار ندیدیم

گشتیم ببویت چو صبا در همه گلزار
همچون تو گلی در همه گلزار ندیدیم

رفتار تو از سرو بصد شیوه برد دل
ما سرو بدین شیوه و رفتار ندیدیم

طوطی سخنی اهلی و در گلشن معنی
شیرین نفسی چون تو شکر بار ندیدیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.