۱۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۹۸

گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتیم
سر رشته تقدیر بتدبیر نوشتیم

دایم دل ما رام بهشتی صفتان است
پیداست ازین شیوه که مرغان بهشتیم

زان روی سفیدیم که با نامه سیاهی
حرف بد کس بر ورق دل ننوشتیم

باز ی و فکن طرح محبت که بدین شوق
خاک سر کوی تو بخونابه سرشتیم

ساقی ببهشت از عمل خیر رود خلق
ما را عملی نیست بتقدیر بهشتیم

در کشتی می لنگر شادی چو فکندیم
آسوده ز ویرانه این خانه خشتیم

اهلی سگ یاریم نداریم غم از عیب
این خوبی ما بس که بچشم همه زشتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.