۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۰۳

ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم
با دشمن و با دوست دل از کینه بشستیم

تا برق رخ ساقی ما در قدح افتاد
دست از خود و از خرقه پشمینه بشستیم

المنه لله که بیک جرعه وصلت
درد از دل و دل از غم دیرینه بشستیم

گر داشت دل ما قدری گرد کدورت
بازآی که ما گرد ز آیینه بشستیم

پرخون مکن از زخم ستم سینه اهلی
اکنون که بصد خون جگر سینه بشستیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.