۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۰۷

چند این دل سودازده را پند بگویم
دیوانه شدم بیهده تا چند بگویم

سوگند دهندم که کنم ترک تو ای بت
کفرست که ترک تو بسوگند بگویم

درد دل دیوانه بدیوانه توان گفت
سودی ندهد گر بخردمند بگویم

هرگز نرود از دل من تلخی حسرت
هر چند کزان لعل شکر خند بگویم

شیرین نشود جز بگزیدن لبم از قند
تا کی بزبان من سخن قند بگویم

هرگز که غم بنده خورد؟ به ز خداوند
آن به که غم خود بخداوند بگویم

اهلی لب او کی دلم از بند گشاید
هرچند که صد نکته دلبند بگویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.