هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه، از دیدن جمال یار در همه جا سخن میگوید و بیان میکند که حتی درو دیوار نیز صورت یار را میبیند. او از عشق فراوان خود به یار میگوید و درد فراق را توصیف میکند. شاعر همچنین از ناتوانی خود در تحمل دیدار یار و رسوایی عشق خود در جامعه سخن میراند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رسوایی و درد عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۱۱۷
بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بینم
تو گویی صورت یار از در و دیوار می بینم
جهانی عاشق رویش ولیکن رخ ز من تابد
که من در عین بیتابی درو بسیار می بینم
مگر درمان درد من شکیبایی کند ورنه
فزونتر میشود دردم گرش صدبار می بینم
مرا هرگز نباشد بر رخ او طاقت دیدن
مگر چون بگذرد گاهی در او رفتار می بینم
نه تنها اهلی شیدا که مجنون نیز بگریزد
ز رسوایی که من در کوچه و بازار می بینم
تو گویی صورت یار از در و دیوار می بینم
جهانی عاشق رویش ولیکن رخ ز من تابد
که من در عین بیتابی درو بسیار می بینم
مگر درمان درد من شکیبایی کند ورنه
فزونتر میشود دردم گرش صدبار می بینم
مرا هرگز نباشد بر رخ او طاقت دیدن
مگر چون بگذرد گاهی در او رفتار می بینم
نه تنها اهلی شیدا که مجنون نیز بگریزد
ز رسوایی که من در کوچه و بازار می بینم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.