۱۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۲۶

بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن
اینها حکایتی است قدح نوش و دم مزن

دوزخ نه زان ماست دلا فال بد مزن
در عیش کوش و قرعه همت بغم مزن

ای آه سینه سوز مکن شعله را بلند
بر بام بی نشانی ما این علم مزن

خوبان ز خلق نازک خود کم نمی کنند
ای بی نصیب طعنه بر اهل کرم مزن

ما از کدورت این نفس سرد می زنیم
ایچشمه حیات تو خود را بهم مزن

چون ذره نا امید مشو ز آفتاب وصل
همت بلند دار و به پستی قدم مزن

ساقی ز بیش و کم نظرش بر صلاح ماست
اهلی شراب نوش و دم از بیش و کم مزن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.