هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، درخواست شفا و شادی از طبیب (معشوق یا خداوند) را بیان میکند. شاعر از درد و رنج خود میگوید و از معشوق میخواهد که به درد دل او رسیدگی کند. همچنین، به داستانهای عاشقانه مانند شیرین و فرهاد و یوسف و زلیخا اشاره دارد و از معشوق میخواهد که مانند آنها مهربان باشد و مستمندان غم را از بند ستم آزاد کند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اشاره به داستانهای پیچیده مانند شیرین و فرهاد و یوسف و زلیخا، فهم آن را برای سنین پایین دشوار میکند.
شمارهٔ ۱۱۳۲
پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد کن
دردمندان توایم از دردمندان یاد کن
خسرو خوبان که شیرین کام باد از جام عیش
رحم گو بر تلخی جان کندن فرهاد کن
شکر این شادی که کردت بخت چون یوسف عزیز
مستمندان غم از بند ستم آزاد کن
گوشه گیران را ز حسرت خانه دل شد خراب
گوشه چشمی فکن صد خانه را آباد کن
ناله کرد از بخت خود اهلی چه خوبش گفت بخت
بنده آن شاه حسنی پیش او فریاد کن
دردمندان توایم از دردمندان یاد کن
خسرو خوبان که شیرین کام باد از جام عیش
رحم گو بر تلخی جان کندن فرهاد کن
شکر این شادی که کردت بخت چون یوسف عزیز
مستمندان غم از بند ستم آزاد کن
گوشه گیران را ز حسرت خانه دل شد خراب
گوشه چشمی فکن صد خانه را آباد کن
ناله کرد از بخت خود اهلی چه خوبش گفت بخت
بنده آن شاه حسنی پیش او فریاد کن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.