۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۵۰

ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من
جامی کن و بنویس بر آن حال دل من

گر دانه غم کاری و گر تخم ملامت
جز سبزه مهرت ندهد ز آب و گل من

من بنده این داغ غلامی که تو گویی
برنامه آزادی ات اینک سجل من

بیم است که آید پری از شوق و بسوزد
پروانه صفت بر سر شمع چگل من

یک عاشق بیدل نتوان یافت چو اهلی
کش دل نبود جانب پیمان گسل من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.