هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد عشق و دل‌بستگی خود می‌گوید و از چرخ و فلک می‌خواهد که حال دلش را ثبت کند. او ابراز می‌کند که تنها ثمره‌ی زندگی‌اش مهر و عشق است و با وجود غم و ملامت، همچنان وفادار می‌ماند. شاعر از بیم سوختن مانند پروانه در آتش شوق می‌گوید و خود را عاشقی بیدل و وفادار می‌خواند که هرگز پیمان نمی‌شکند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، مضامین غم و اندوه و عشق ناکام ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۵۰

ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من
جامی کن و بنویس بر آن حال دل من

گر دانه غم کاری و گر تخم ملامت
جز سبزه مهرت ندهد ز آب و گل من

من بنده این داغ غلامی که تو گویی
برنامه آزادی ات اینک سجل من

بیم است که آید پری از شوق و بسوزد
پروانه صفت بر سر شمع چگل من

یک عاشق بیدل نتوان یافت چو اهلی
کش دل نبود جانب پیمان گسل من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.