هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و ایثار سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حاضر است جان خود را در راه معشوق فدا کند. او از معشوق می‌خواهد که مانند چشمه‌ی حیات به او نزدیک شود و با بوسه‌هایش او را سیراب کند. شاعر همچنین اشاره‌ای به حضرت خضر و عیسی دارد و از معشوق می‌خواهد که مانند آنها راهنما و حیات‌بخش او باشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اشارات تاریخی و مذهبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۵۵

گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم جان
بوسم دهن تنگ تو چندان که دهم جان

ارزان بود از بوسه خرم از تو بجان لیک
هرگز ندهی بوسه ام ارزان که دهم جان

خضر ره من شو که درین ظلمت دوری
نزدیک شد ایچشمه حیوان که دهم جان

هرچند بعیسی نفسی جان دهیم باز
بازآ نفسی پیشتر از آن که دهم جان

بر باد دهم جان بهوای تو چو اهلی
گر باد رساند ز تو فرمان که دهم جان
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.