هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی خود به معشوق سخن میگوید و از بیتوجهی و جفای او شکایت دارد. او معشوق را به گل و فرشته تشبیه میکند و از درد دوری و نبود توجه مینالد. همچنین، به تأثیر عشق بر دل سخت اشاره میکند و از ناتوانی در رسیدن به وصال معشوق میگوید.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک کامل نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۱۵۹
تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط خندان
رخ خود چو غنچه درهم چه کشی ز دردمندان
ز لب تو بیعنایت، بکجا برم شکایت
که صدم جفاست از وی ز تو صدهزار چندان
چکنم که در نگیرد بتو شمع برق آهی
که چو موم نرم سازد دل سخت تر ز سندان
بلب تو جای دندان که گمان برد ز تندی
چو مجال دیدن کس نبود چه جای دندان
تو بدین جمال و خوبی دل تنگ نیست جایت
که فرشته کس مقید نکند بکنج زندان
دل من بخود پسندی نکشد ز سجده ات سر
که فرشته دیو سازد سر کبر خودپسندان
نرسید دست اهلی بسه قدان گلرخ
نرسد بدست کوته گل وصل سربلندان
رخ خود چو غنچه درهم چه کشی ز دردمندان
ز لب تو بیعنایت، بکجا برم شکایت
که صدم جفاست از وی ز تو صدهزار چندان
چکنم که در نگیرد بتو شمع برق آهی
که چو موم نرم سازد دل سخت تر ز سندان
بلب تو جای دندان که گمان برد ز تندی
چو مجال دیدن کس نبود چه جای دندان
تو بدین جمال و خوبی دل تنگ نیست جایت
که فرشته کس مقید نکند بکنج زندان
دل من بخود پسندی نکشد ز سجده ات سر
که فرشته دیو سازد سر کبر خودپسندان
نرسید دست اهلی بسه قدان گلرخ
نرسد بدست کوته گل وصل سربلندان
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.