۱۲۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۶۱

موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن
آفت جوانی بین چشم اعتباری کن

آخر ایکمان ابرو صید دل غنیمت دان
تا بکف کمان داری از کمان شکاری کن

صحبت جهانداران درد سر نمیارزد
جرعه یی بکف آور وز میان کناری کن

عاقلی هنر نبود کار رهروان عشق است
بی هنر چکار آید خیز و فکر کاری کن

همچو خضر اگر خواهی عمر جاودان اهلی
نقد زندگانی را صرف راه یاری کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.