۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۶۷

دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان
آه از این سنگدلان وای ازین دلشکنان

چشم من گر سپر ناوک مژگان سازی
به که در دیده مردم گذری غمزه زنان

گر چو فرهاد شوم کشته خوبان چه غمست
جان شیرین بفدای لب شیرین دهنان

خار از آنیم که با خاک برابر شده است
زرد رخساره ما در ره سیمین بدنان

اهلی از آتش سودای بتان خواهد شد
عاقبت خاک تو آتشکده برهمنان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.