۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۸۴

باده مینوش و بدین مشغله میگذران
کار عالم گذرانست تو هم میگذران

تو پسندیده خصالی و کرم شیوه تست
هرچه از ما نپسندی بکرم میگذران

جام جم گر نبود همت خود دار بلند
باده مینوش و بصد حشمت جم میگذران

فکر فردا مکن امروز دل خود خوشدار
در دل اندیشه نا آمده کم میگذران

ساقی امروز که دریای کرم در جوش است
کشتی غرقه ز گرداب عدم میگذران

گه گهی دست من پیر بجامی می گیر
وز گذر گاه غمم یکدو قدم میگذران

اهلی از دوست بجز زخم ستم چون نرسد
بگذر از مرهم و با زخم ستم میگذران
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.