هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و فراق مینالد و از معشوق میخواهد که یا او را نجات دهد یا کاملاً نابود کند. او طلب جرعهای از محبت معشوق را دارد و از ناتوانی خود در برابر جلال معشوق سخن میگوید. در پایان، از بیمهری دیگران شکایت کرده و میگوید اگر کسی از حالش پرسید، به او بگویند به دل زخمخوردهاش نگاه کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۱۸۷
سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم فکن
یا برآر از خاک یا یکباره در خاکم فکن
چون بخاکم گر زنده خواهی دیگرم
قطره یی بر خاک از آنروزی عرقناکم فکن
پیش از آنساعت که گردد کار گر زهر اجل
جرعه یی در کام از آن لعل چو تریاکم فکن
چشم من لایق کجا باشد بخورشید رخت
پرتو اندیشه یی در چشم ادراکم فکن
اهلی آن بدمهر اگر پرسد ز احوال درون
گو نظر بر حال دل از سینه چاکم فکن
یا برآر از خاک یا یکباره در خاکم فکن
چون بخاکم گر زنده خواهی دیگرم
قطره یی بر خاک از آنروزی عرقناکم فکن
پیش از آنساعت که گردد کار گر زهر اجل
جرعه یی در کام از آن لعل چو تریاکم فکن
چشم من لایق کجا باشد بخورشید رخت
پرتو اندیشه یی در چشم ادراکم فکن
اهلی آن بدمهر اگر پرسد ز احوال درون
گو نظر بر حال دل از سینه چاکم فکن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.