۱۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۸۷

سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم فکن
یا برآر از خاک یا یکباره در خاکم فکن

چون بخاکم گر زنده خواهی دیگرم
قطره یی بر خاک از آنروزی عرقناکم فکن

پیش از آنساعت که گردد کار گر زهر اجل
جرعه یی در کام از آن لعل چو تریاکم فکن

چشم من لایق کجا باشد بخورشید رخت
پرتو اندیشه یی در چشم ادراکم فکن

اهلی آن بدمهر اگر پرسد ز احوال درون
گو نظر بر حال دل از سینه چاکم فکن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.