۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۹۱

به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن
گر اعتماد کنی هم باعتقاد مکن

چو آخرم بجز از زهر غم نخواهی داد
دل مرا هم از اول بوعده شاد مکن

دعای عمر هر آنکس که میدهد بر ما
بگو که آتش ما را بهر زه باد مکن

هلاک غیر به تیغ تو نامرادی ماست
چنین ستم به اسیران نامراد مکن

بسست ساقی و می گو مباش و غلغل چنگ
زیادتی مطلب درد سر زیاد مکن

چو غنچه دل بگشاد از وفای دهر منه
بغیر زخم دل اندیشه گشاد مکن

اگرچه جان تو اهلی اسیر آنزلفست
گر از تو یاد نیارد تو نیز یاد مکن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.