هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن فردی با ظاهر تیره‌رنگ به انتقاد دیگران پاسخ می‌دهد و بیان می‌کند که ظاهر او نتیجه اعمالش نیست. او به قدرت و عدالت خداوند اشاره می‌کند و از او طلب بخشش و هدایت می‌نماید. همچنین، او به ناپایداری انسان و نیاز به رحمت الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعری و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

حکایت

سیه چرده‌ای را کسی زشت خواند
جوابی بگفتش که حیران بماند

نه من صورت خویش خود کرده‌ام
که عیبم شماری که بد کرده‌ام

تو را با من ار زشت رویم چه کار؟
نه آخر منم زشت و زیبا نگار

از آنم که بر سر نبشتی ز پیش
نه کم کردم ای بنده پرور نه بیش

تو دانایی آخر که قادر نیم
توانای مطلق تویی، من کیم؟

گرم ره نمایی رسیدم به خیر
وگر گم کنی باز ماندم ز سیر

جهان آفرین گر نه یاری کند
کجا بنده پرهیزگاری کند؟

چه خوش گفت درویش کوتاه دست
که شب توبه کرد و سحرگه شکست

گر او توبه بخشد بماند درست
که پیمان ما بی ثبات است و سست

به حقت که چشمم ز باطل بدوز
به نورت که فردا به نارم مسوز

ز مسکینیم روی در خاک رفت
غبار گناهم بر افلاک رفت

تو یک نوبت ای ابر رحمت ببار
که در پیش باران نپاید غبار

ز جرمم در این مملکت جاه نیست
ولیکن به ملکی دگر راه نیست

تو دانی ضمیر زبان بستگان
تو مرهم نهی بر دل خستگان
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سرآغاز
گوهر بعدی:حکایت بت پرست نیازمند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.