هوش مصنوعی: این متن داستان فردی را روایت می‌کند که سال‌ها به بت‌پرستی مشغول بوده و در نهایت به دلیل مشکلات و ناامیدی‌ها، به بت خود متوسل می‌شود. اما بت هیچ کمکی به او نمی‌کند و او در نهایت به درگاه خداوند روی می‌آورد و از او طلب کمک می‌کند. متن به موضوعاتی مانند ایمان، بت‌پرستی، ناامیدی و بازگشت به سوی خداوند می‌پردازد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند بت‌پرستی و بازگشت به سوی خداوند نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

حکایت بت پرست نیازمند

مغی در به روی از جهان بسته بود
بتی را به خدمت میان بسته بود

پس از چند سال آن نکوهیده کیش
قضا حالتی صعبش آورد پیش

به پای بت اندر به امید خیر
بغلطید بیچاره بر خاک دیر

که درمانده‌ام دست گیر ای صنم
به جان آمدم رحم کن بر تنم

بزارید در خدمتش بارها
که هیچش به سامان نشد کارها

بتی چون برآرد مهمات کس
که نتواند از خود براندن مگس؟

برآشفت کای پای بند ضلال
به باطل پرستیدمت چند سال

مهمی که در پیش دارم برآر
وگرنه بخواهم ز پروردگار

هنوز از بت آلوده رویش به خاک
که کامش برآورد یزدان پاک

حقایق شناسی در این خیره شد
سر وقت صافی بر او تیره شد

که سرگشته‌ای دون یزدان پرست
هنوزش سر از خمر بتخانه مست

دل از کفر و دست از خیانت نشست
خدایش برآورد کامی که جست

فرو رفته خاطر در این مشکلش
که پیغامی آمد به گوش دلش

که پیش صنم پیر ناقص عقول
بسی گفت و قولش نیامد قبول

گر از درگه ما شود نیز رد
پس آنگه چه فرق از صنم تا صمد؟

دل اندر صمد باید ای دوست بست
که عاجزترند از صنم هر که هست

محال است اگر سر بر این در نهی
که باز آیدت دست حاجت تهی

خدایا مقصر به کار آمدیم
تهیدست و امیدوار آمدیم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.