هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دوری از معشوق و رنج ناشی از این جدایی می‌گوید. او از ضعف و غم خود سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که بادی او را به سوی معشوق ببرد. همچنین، او از غیرت و حسادت خود نسبت به دیگرانی که ممکن است نام معشوق را بر زبان آورند، می‌گوید. شاعر در نهایت از تنهایی و درد خود می‌نالد و آرزو می‌کند که خیال معشوق به او تسکین دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی در شعر وجود دارد که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۲۰۶

سایم همه شب روی خود بر خاک دور از روی تو
باشد شبی ای سیمتن آسایم از پهلوی تو

دورم من و نزدیک تو نتوانم از ضعف آمدن
کاهم ز غم باشد مرا بادی رساند سوی تو

تا بر زبان دیگری نام تو باری نگذرد
غیرت نخواهد تا کنم از خلق جستجوی تو

وقتی پی تسکین دل میدید می کوی ترا
اکنون شود دردم فزون چون بیتو بینم کوی تو

از وحشت تنهاییش اهلی برآید جان ز تن
گر نی بپرسش آیدش گه گه خیال روی تو
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.